معنی wa kati - جستجوی لغت در جدول جو
wa kati
میانه، وسط
ادامه...
میانِه، وَسَط
دیکشنری سواحیلی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
wakati
لحظه، زمان، به موقع
ادامه...
لَحظِه، زَمان، بِه مُوقِع
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa kazi
حرفه ای طور، برای کار
ادامه...
حِرفِه ای طُور، بَرایِ کار
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa kali
شدیداً، به شدّت
ادامه...
شدیداً، بِه شِدَّت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
wa haki
شایسته، از عدالت
ادامه...
شایِستِه، اَز عِدالَت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
ya kazi
عملکردی، از کار
ادامه...
عَمَلکَردی، اَز کار
دیکشنری سواحیلی به فارسی
wa nani
چه کسی، که
ادامه...
چِه کَسی، کِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
wa maji
آبی، از آب
ادامه...
آبی، اَز آب
دیکشنری سواحیلی به فارسی
uongofu wa katikati
تمرکززدایی، تبدیل مرکز
ادامه...
تَمَرکُززُدایی، تَبدیل مَرکَز
دیکشنری سواحیلی به فارسی
umakini wa katikati
مرکزیت، تمرکز مرکزی
ادامه...
مَرکَزِیَت، تَمَرکُز مَرکَزی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa katikati
به طور مرکزی، در وسط
ادامه...
بِه طُورِ مَرکَزی، دَر وَسَط
دیکشنری سواحیلی به فارسی
bila mzunguko wa kati
غیر متمرکز، بدون مدار میانی
ادامه...
غِیرِ مُتِمَرکِز، بِدونِ مَدار میانی
دیکشنری سواحیلی به فارسی